دلارا ، دختری که در زندان رنگ ها را گم کرد...
اتحاد زنان آزادیخواه اتحاد زنان آزادیخواه

در 11 اردیبهشت امسال ، همزمان با روز جهانی کارگر ، در همان لحظاتی که کارگران ایران میرفتند تا در مصاف با نظام ظالمانه سرمایه داری ، همبستگی خود را با دیگر کارگران جهان به نمایش بگذارند ، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ، دلارا دارابی را در سن 23 سالگی به کام مرگ فرستاد تا بار دیگر چهره منحوس خود را به جهانیان نشان دهد.

دلارا دختری که در سن 17 سالگی به جرم "قتل" دستگیر و محاکمه شده بود پس از تحمل 6 سال حبس در زندان رشت در سن 23 سالگی در سحرگاه جمعه 11 اردیبهشت به دست  دژخیمان جمهوری اسلامی به دار آویخته شد.  این حکم در 17 سالگی او در شعبه 107 دادگاه ویژه اطفال رشت صادر و توسط شعبه 33 دیوان عالی کشور تائید شده بود. در پی اعلام این حکم تلاش های بسیاری برای لغو اعدام او صورت می گیرد اما متاسفانه این تلاش ها راه به جائی نبرده و سرانجام حکم اعدام دلارا بدون اطلاع وکیل و خانواده ی وی به اجرا در آمد.

دلارا دارابی هنگام وقوع قتل ، ۱۷ سال داشت و دانش‌آموز پیش‌ دانشگاهی بود. او در آغاز این واقعه به اتفاق پدرش ، خود را به پلیس معرفی کرده و اتهام قتل را در دادگاه نخست می پذیرد ، ولی دو هفته بعد جرم خویش را انکار میکند ، اما این انکار از سوی دادگاه پذیرفته نمی شود و دلارا به اعدام محکوم می گردد.

دلارا در توجیه پذیرفتن اتهام قتل در دادگاه اولیه اعلام می کند که به دلیل اینکه دوست پسرش در آن هنگام ۲۰ سال داشته و با توجه به این که خود وی در آن زمان زیر سن قانونی بوده ‌است و با یقین به این که دادگاه بر اساس حقوق کودک نمی‌تواند برای او حکم اعدام صادر کند ، قتل دختر عموی پدر خود را به درخواست دوست پسرش به گردن گرفته تا وی را از محکومیت به اعدام ، رهایی داده باشد ، با این خیال که خود نیز بعدا آزاد می‌شود. دوست او نیز که تا آن هنگام در برابر حکم دلارا سکوت کرده بود به جرم مشارکت در قتل ، به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

وکيل دلارا ، بر اساس اين که دلارا چپ‌دست بود و نمی‌توانسته به آن شکلی که نشان داده میشود به بدن مقتول ضربه وارد کند ، انکار ناپذیر بودن بی گناهی دلارا را اعلام کرده بود.  همچنین او بار ها تاکيد کرده بود که متهم فاقد چنين قدرت بدنی است. علاوه بر این ، مدافعان دلارا اظهار کرده‌ بودند که در پرونده دلارا نکات مبهم فراوانی وجود دارد و حتی چاقويی که مقتول با آن کشته شده ، انگشت‌نگاری نشده بود. با این وجود متاسفانه حکم اعدام دلارا طبق قانون قصاص صادر و اجرا شد.

مطابق قوانين جزايی ارتجاعی و شدیدا غیر انسانی جمهوری اسلامی ، قصاص - يک حق شخصی است و خانواده قربانی مختار است که بين اجرا و عدم اجرای حکم صادره دست به انتخاب زده و يکی را برگزيند. طبق چنین قوانینی رژیم ایران با قتل جوانان ، آن هم به اشکال بسیار فجیع و وحشیانه ، به این گونه شیوه های انتقام گیری مشروعیت می بخشد.

ايران در واقع يکي از امضاء کنندگان ميثاق بين المللي حقوق سياسي و مدني است. براساس مفاد اين ميثاق ، اعدام نوجوانان ممنوع است. با این وجود ایران یکی از پنج کشوری است که در آن برای مجرمان زیر ۱۸ سال حکم اعدام صادر شده و اجرا می‌شود.  می بینیم که امضاء کردن چنین مفادی در رژیم جمهوری اسلامی هرگز به مفهوم اجرا و پایبندی به آن مفاد نیست.

اتحاد زنان آزادیخواه ضمن محکوم کردن موج اعدام های اخیر و از جمله اعدام دلارا دارابی ، تاکید می کند که باعث و بانی اصلی فضای خشونت بار کنونی در جامعه و همه نا بسامانی های اجتماعی و شرایط ظالمانه اقتصادی حاکم بر جامعه ما در اساس وجود سیستم سرمایه داری است که این رژیم مدافع و حامی آن است.

درست به خاطر سلطه ننگین رژیم جمهوری اسلامی و وجود سیستم سرمایه داری است که ما هر روزه با جلوه ای از پیامدهای این سیستم که وقوع قتل و سپس اعدام قاتل و یا اعدام نوجوانان زیر 18 سال از جمله آن هاست ، مواجه میشویم.  جمهوری اسلامی تنها به منظور کنترل جامعه در خدمت حفظ سیستم سرمایه داری حاکم و دفاع از منافع سرمایه داران زالو صفت به اعمال خشونت باری که قتل دلارا یکی از نمونه های آن است دست می زند.  دیکتاتوری حاکم با اعدام دلارا ، آن هم در شرایط اعتراض وسیع افکار عمومی نسبت به این تصمیم رژیم ، نشان داد که خواست افکار عمومی در مقابل اراده ضد خلقی آن فاقد ارزش می باشد. چرا که اساسا توسل به زور و قهر (حتی در برخورد به بزهکاری ها و بیماری های اجتماعی) و تلاش برای حل معضلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نظیر فقر و گرسنگی و بیکاری و بی حقوقی با حربه زندان ، بازداشت و چوبه های دار، همگی مشخصه های این رژیم ددمنش هستند. بیهوده نیست که جمهوری اسلامی در میان تمام کشورهای جهان در میزان اعدام همیشه مقام بالایی را احراز کرده است. در واقع جمهوری اسلامی رژیمی ست که تداوم و بقای حاکمیتش در اعمال سرکوب ، زندان ، شکنجه و اعدام می باشد.  همه این واقعیات بیانگر آن است که بدون نابودی نظام سرمایه داری و رژیم حامی آن در ایران ، اعدام ها پایانی به خود نخواهند دید ، و این واقعیات بار دیگر ضرورت مبارزه برای سرنگونی انقلابی این رژیم را هر چه بیشتر عیان تر می سازند.

 

5 مه 2009

etehadezan@yahoo.com


May 11th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی